1 گر چه پیوسته همه از زر و سیم گنجها پر کند این کوه کلان
2 طرف های کمرش برف و یخست بخل از این بیش نباشد به جهان
1 ای خواجه دل تو شادمان باد جان تو همیشه در امان باد
2 این رای سفر که یش داری بر تو به خوشی چو بوستان باد
1 تا مرا بود بر ولایت دست بودم ایزد پرست و شاه پرست
2 امر شه را و حکم الله را نبدادم به هیچ وقت از دست
1 ای آن که فلک نصرت الهی بر کنیت و نامت نثار دارد
2 هر چیز که گیتی بدان بنازد از همت تو مستعار دارد