- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جمیع الناس غمگینٌ که شروان شاههم مرده است وفات شاههم اکنون طرب من قلبهم برده است
2 بهذا الصرصر العاصف کزو شروان مشوّش شد درخت القلبشان خشک و گل الارواح پژمرده است
3 زن و مرد بلد جمله لِاَجل تلخی موتش خراشان وجه، گریان چشم، بریان قلب و آزرده است
4 اگر چه موته صعبٌ لهم الصّبر اولی تر که انفاس همه خلقان علیهم یک یک اشمرده است
5 وگر باور نمیداری که ما قَد قلته صدقٌ فقل لی ایُّ مکتوبٍ که اسمش مرگ نسترده است