- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 الله الله این چه نور است آفتاب روی دوست این چنین رویی به وجه الله اگر آری نکوست
2 چشم من جز روی او، روی که آرد در نظر؟ کآنچه می آید به چشمم در حقیقت روی اوست
3 می دمد بوی خوش باد صبا جان در تنم کس نمی داند که با باد سحرگاهی چه بوست
4 ذکر فردا کم کن ای زاهد که با یاد لبش خرقه پوش امروز می بینم که بر دوشش سبوست
5 کرده ام در دیده مأوای خیال قامتش سرو را جا بر کنار چشمه یا بر طرف جوست
6 در ازل حرفی شنیدند از دهانش اهل راز هر طرف چندانکه می بینم هنوز آن گفت و گوست
7 تا به آب می کنم طاهر لباس زرق را دایما با خرقه در میخانه کارم شست و شوست
8 آن که عاشق بر جمال صورت خوبان نشد صورتی دارد ولی از راه معنی سنگ و روست
9 شرح زلف و خال آن ماه از نسیمی بازپرس کو پریشان حال و سرگردان از آن چوگان و گوست