-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یکباره عهد یار فراموش کردهای دست مراد با که در آغوش کردهای
2 گفتی حدیث خصم نگیری به گوش و من دیدم به چشم خویش که در گوش کردهای
3 ای دل اگر ز دست برفتی غریب نیست کز آتش فراق تو بس جوش کردهای
4 لب را ز یاد آنکه شب و روز و ماه و سال یادت کند رواست که خاموش کردهای
5 حیف آیدم ز جان تو ای جان نازنین کاین جرعههای درد چرا نوش کردهای
6 جان جهان که در دو جهان از برای تست یکباره زین معاینه مدهوش کردهای
7 امروز باز جور و جفایش نتیجه بود انواع وعدهها که شب دوش کردهای