- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همه شب دوش من بیدار بودم ندیم حسرت و تیمار بودم
2 ز وصل یار دلبر برنخوردم ز هجر دوست برخوردار بودم
3 چو محنت کشتگان اندر تحیر بمانده روی در دیوار بودم
4 همی جان کندم اندر فرقت یار مبر آن ظن که من بیکار بودم
5 زسودا و ز صفرا و طپیدن بسان مرد نا هشیار بودم
6 مرا گویند چون بودی چگویم مگر بهتر شوم بیمار بودم