1 همه فیض است می پرستی عشق بی خمار است ذوق مستی عشق
2 ما کجا دامن وصال کجا؟ دست ما و دراز دستی عشق
3 عاکفان صوامع قدسیم طاعت ما، صنم پرستی عشق
4 صوفی آسا به رقص می آرد توبه را، های و هوی مستی عشق
5 شرری پیش آفتاب، حزین هستی ماست پیش هستی عشق
1 به هند، گشته زمین گیر، ناتوانی ما رسیده است به شب، روز زندگانی ما
2 به ما قفس وطنان، نوبهار می خندد خزان رسید و نشد فصلگل فشانی ما
1 مپسند تشنه لب، دل اندوه پیشه را یارب ز سنگ فتنه نگهدار شیشه را
2 ظاهر شدی به عالمیان، عجز کوهکن گر می فتاد با دل ماکار، تیشه را
1 حلاوت در مذاقم نیست آب زندگانی را نفس باشد رگ تلخی، شراب زندگانی را
2 پر پرواز باشد رنگ و بوی مستعار او وفا نبود گل پا در رکاب زندگانی را