-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 علی الصباح که ریزد بباغ اشک سحاب بعذر توبه شکن میکشان مست و خراب
2 از آن شراب شبانه کرم کن ایساقی که تا زخاطر مستان بری کسالت خواب
3 خمار و خواب زسر کی رود مگر از می قدح بیار پیا پی مکن دریغ شراب
4 اگرچه در رمضان بسته بود میخانه هزار شکر گشودش مفتح الابواب
5 گذشت آنکه زدی طبل را بزیر گلیم بگو مغنی مجلس ببانگ و چنگ رباب
6 صلای عیش بنوروز داده است ملک غمین دگر ننشینند یا اولی الالباب
7 مهل به بیهده فیض سحاب در گلزار که مغتنم شمری فیض صحبت اصحاب
8 تهی و ساده عیش و نشاط در بستان برغم دشمن بدگوی و شادی احباب
9 ترانه گوی عنادل زمقدم گل نو غزل سرائی آشفته مدحت اطیاب
10 کدام سلسله پاکان نبی و آل کرام خصوص آنکه بغیب اندر است و بسته نقاب