1 گر که سیم و زر بسیار بود نادانرا مرد داناش بمردم نشمارد هرگز
2 ابله ار چند پر از زور بود لیک به رأی گر چه بیزور بود بشکند او را گربز
3 آب اگر چند عفن گشته بود در شمرش می نخواهد شدن از کشتن آتش عاجز
1 شاه جهان چو پای فرا پیش صف نهاد دشمن برای تیر وی از جان هدف نهاد
2 دارای دین طغایتمور خان که بر دلش ایزد بروز کین رقم لاتخف نهاد
1 حبذا این قصر جانپرور که تا گشت آشکار کرد پنهان رخ ز شرم او بهشت کردگار
2 از لطافت هست تا حدی که جفتش در جهان کس نبیند غیر ازین فیروزه طاق زرنگار
1 نوری که هست مطلع آن هل اتی علیست خلوت نشین صومعه اصطفا علیست
2 مهر سپهر حکمت و جان و جهان فضل فهرست کارنامه اهل صفا علیست