- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اکمل دولت و دین ای شرف منصب تو در کمال شرف و قدر ازان سوی کمال
2 زهره را از حسد مجلس لطفت هر شب بوده از خون شفق جام افق مالامال
3 تن بدخواه تو دیدم شده غربال به تیر گرچه خون نیز ندیدم به جز آن یک غربال
4 در جهان شبه نظیر تو که ممکن نبود همچو آسایش اهل نظر و فضل محال
5 سرو را شمهای از حال دل من بشنو از سر لطف و کرم نی ز سر رنج و ملال
6 تا بدانی که به جرم هنر و فضل مراست دل ز مویه شده چون موی و تن از ناله چونال
7 بود عمری که مرا در طلب فضل گذشت خوشتر از دور صبی تازهتر از عهد وصال
8 گوش میدارم وصیت کرمت میشنوم کین سخن بشنود از توشه خورشید نوال
9 التماس از در الطاف تو تا کی نکنم چون بود رنج همه گنج شود مالامال
10 نعمت و محنت ایام چو باقی نبود عمر فانی چه کنم در طلب نعمت و مال
11 تا جهان باشد باد از اثر طالع سعد تا جهان باشد باد از اثر طالع سعد