1 گذشتی تیز گام ای اختر صبح مگر از خواب ما بیزار رفتی
2 من از ناآگهی گم کرده راهم تو بیدار آمدی بیدار رفتی
1 سوز سخن ز نالهٔ مستانهٔ دل است این شمع را فروغ ز پروانهٔ دل است
2 مشت گلیم و ذوق فغانی نداشتیم غوغای ما ز گردش پیمانهٔ دل است
1 ای امیر کامگار ای شهریار نوجوان و مثل پیران پخته کار
2 چشم تو از پردگیهای محرم است دل میان سینه ات جام جم است
1 مثل آئینه مشو محو جمال دگران از دل و دیده فرو شوی خیال دگران
2 آتش از ناله مرغان حرم گیر و بسوز آشیانی که نهادی به نهال دگران