ایچشم آهوانه تو از ابن یمین فریومدی غزل 154

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ایچشم آهوانه تو مست شیرگیر

1 ایچشم آهوانه تو مست شیرگیر وی سرو نوجوان تو آشوب عقل پیر

2 گلرا صبا بحسن تو میکرد سرزنش گل چاک زد ز دست تو آن گر ته حریر

3 با من مگوی جز صفت سرو قامتت زیرا که نیست جز سخن راست دلپذیر

4 دارم زعارض و لب چون شیر و شکرت تن در گداز همچو شکر در میان شیر

5 تا زلف قیرگون تو بگشاد دست جور پای دل شکسته من بسته شد بقیر

6 در زیر بار عشق تو از پا در آمدم آخر بر غم دشمنم ایدوست دست گیر

7 دائم ز عکس عارض مه پیکرت مرا جانی مصور است در آئینه ضمیر

8 ایدوست بشنو آه دل سوزناک من آری ز عود سوخته خوش میدمد عبیر

9 گر غمزه تو ز ابروی مشکین کمان کشد ابن یمین چو صید در آید به پیش تیر

عکس نوشته
کامنت
comment