آه کاخر رفت از مشتاق اصفهانی دیوان اشعار 34

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

آه کاخر رفت حاجی میرمعصوم از جهان

1 آه کاخر رفت حاجی میرمعصوم از جهان وز وفاتش تیره شد عالم بچشم خاص و عام

2 ناگهان پرواز کرده روز یاران شد سیاه آفتاب زندگی چون آمدش برطرف بام

3 از شراب مرگ بیخود گشت تا صبح نشور آه ازین صهبا که گردون ریختش غافل بجام

4 سادس شهر ربیع‌الاول از دور فلک بود کامد صبح روز زندگی او را بشام

5 صد دریغ از گوهر پاکش که غافل بر زمین چون نگین از خاتم هستی فتاد آن نیک‌نام

6 دوستداران را ز داغ رحلت او شد بچشم چون رگ یاقوت مژگانها ز اشک لعل‌فام

7 چون خدا میخواست مدفون کرد آن قدس سرشت در جوار آن حضرت خیرالانام

8 حق تعالی کرد یاری و روان سوی نجف نعش پاکش شد پس از مردن باغز از تمام

9 الغرض چون نعش او از یاری حق شد روان سوی درگاه خدیو کشور ناموس و نام

10 خواستم مشتاق تاریخ وفاتش از خرد گفت شد حاجی به درگاه شه عالی‌مقام

عکس نوشته
کامنت
comment