جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

بازآ که در فراق تو ما از جهان ملک خاتون غزل 279

غزل 279 ام از 1809 غزلیات

بازآ که در فراق تو ما را قرار نیست

1 بازآ که در فراق تو ما را قرار نیست روز و شبم بجز غم عشق تو کار نیست

2 از گلستان روی تو ای سرو سیم تن در دست ما کنون به جز از نوک خار نیست

3 باریست بر دل من مسکین که از چه روی ما را به بارگاه وصال تو بار نیست

4 از جانم ار چه گرد بر آورد درد عشق بر خاطر از جفای تو ما را غبار نیست

5 هر دل که کیمیای وصال تو یافتست قلبست اگر به بوته ی عشقش گذار نیست

6 دستم نگار گشت به خون دل ای نگار در آرزوی آنکه به دستم نگار نیست

7 ماییم و عشق روی دلارام در جهان اینست کار ما و جز این هیچ کار نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بازآ که در فراق تو ما را قرار نیست

شاعر شعر بازآ که در فراق تو ما را قرار نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر بازآ که در فراق تو ما را قرار نیست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر بازآ که در فراق تو ما را قرار نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بازآ که در فراق تو ما را قرار نیست چیست ؟

قالب شعر بازآ که در فراق تو ما را قرار نیست غزل است

مضمون اصلی شعر بازآ که در فراق تو ما را قرار نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر