-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز این سر بی سامان، سودای کسی دارد باز این دل هرجایی، جایی هوسی دارد
2 از کنج غمش دیگر، در باغ مخوان دل را کان مرغ که من دیدم، خو با قفسی دارد
3 هر کس بهوای دل، دارد به جهان چیزی مائیم و دل ویران، آن نیز کسی دارد
4 شبها سگ کویش را، رحمی نبود بر من خوش وقت اسیری کو، فریادرسی دارد
5 از کوی بتان شاهی، کم جو ره برگشتن کاین بادیه همچون تو، آواره بسی دارد