-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بازم از ابر قدح برقی به خرمن ریختند آتش را از شراب نساب روغن ریختند
2 کی بود در سوختن سبقت به من خاشاک را؟ رنگ آتشخانه از خاکستر من ریختند
3 تا گذشتی از چمن دامن کشان چون آفتاب لاله و گل، رنگ و بوی خود ز دامن ریختند
4 در بهشت آتش نباشد، بهر بزمش عاشقان موم دل بگداختند و شمع روشن ریختند
5 از تماشای رخش برخاست دود از دل سلیم آتشی در خانه ام از راه روزن ریختند