باز جهان تازه از حکیم نزاری قهستانی غزل 1185

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

باز جهان تازه کرد قدرتِ باری

1 باز جهان تازه کرد قدرتِ باری باده بده بر نسیمِ بادِ بهاری

2 گُل بُنِ بشکفته و طراوت و زینت بلبلِ شوریده و شفاعت و زاری

3 باد چو زلفِ بنفشه کرد به شانه گل چه کند در برابر آینه‌داری

4 بویِ خوشِ لاله در تنوره ی آتش قاعده ی مجمرست و عودِ قِماری

5 خاصه درین وقت کز خواص تناسخ بیدق شطرنج می‌کنند سواری

6 مشتبهی گفته شد به عادتِ شاعر مذهبِ ما را از آن طرف نشماری

7 هیچت اگر از حیات هیچ نصیبی هست که حدّ ِ دواب باز گذاری

8 در برِ گل خفته تا سحرگه و آن گه در شَمَرِ خُم روی و غسل برآری

9 ور نه برون آیی از مراتب حیوان پس تو به فتوای عقل کم ز حماری

10 جنبشی اندر نبات هست و خروجی گر تو ز گل کم‌تری به مرتبه خاری

11 بویِ ریاحین خلد باورت ار هست نیست جز از گل‌ستانِ طبعِ نزاری

عکس نوشته
کامنت
comment