- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز دل از در تو دور افتاد در کف صد بلا صبور افتاد
2 نیک نزدیک بود بر در تو تا چه بد کرد کز تو دور افتاد
3 یا حسد برد دشمن بد دل یا مرا دوستی غیور افتاد
4 ماتم خویشتن همی دارد چون مصیبت زده، ز سور افتاد
5 چون ز خاک در تو سرمه نیافت دیدهام بیضیا و نور افتاد
6 جان که یک ذره انده تو بیافت در طربخانهٔ سرور افتاد
7 از بهشت رخ تو بیخبر است تن که در آرزوی حور افتاد
8 چون عراقی نیافت راه به تو گمرهی گشت و در غرور افتاد