-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز اصحاب اعتزال فضول خالی از عقل و نقل و ذوق و اصول
2 گاه قایل به قولهای مجوس متمسک به شبهۀ منحوس
3 گاه تقلید فلسفی کرده گاه حجت ز حشوی آورده
4 نه محقّق، نه فلسفی، نه حکیم رد قومند این گروه لئیم
5 همهشان کرده رد از آن بمحل چون منافق فتاده در اسفل
6 بشنو از خواجه در صحیح خبر گبر این ملتند اهل قدر
7 گر سلامت کند جواب مگو ور بمیرد مکن نماز بر او
8 از اصول آنچه کشف و ذوق دل است برخلاف طریق معتزل است
9 لعنت ایزد و رسل یکسر وارد اندر مکذّبان قدر
10 در صفت خوضها بسی کردند عاقلان ترهات بشمردند
11 سخن این گروه در تنزیه استراقست ز فلسفی سفیه
12 آن نه تنزیه بلکه تعطیل است ضد برهان و نقل و تنزیل است
13 قول حق گیر ووصف کن به همان تو چه کاری به هرزۀ بهمان