باز تیغ ظلم بر کف از امیرعلیشیر نوایی غزل 144

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

باز تیغ ظلم بر کف تندخوی من رسید

1 باز تیغ ظلم بر کف تندخوی من رسید ریخت هر سویی دو صد خون تا به سوی من رسید

2 هر چه از طوفان اشک من رسید اندر غمش بر همه روی زمین اول به روی من رسید

3 سنگباران فلک صد جا سرم را هم شکست سنگ بیدادش نه تنها بر سبوی من رسید

4 گر چه من دیدم ملالتها ز گفت و گوی خلق خلق را هم بس ملال از گفت و گوی من رسید

5 اینکه بر هر تار موی من زدی تیغ ظلم آن همه بر پیکر چون تار موی من رسید

6 حکم کشتن هر کرا فرمود آن سلطان حسن شحنه عشق از برای جست و جوی من رسید

7 فانیا در ضعف هجران تیغ آن بی‌باک بود قطره آبی که ناگه بر گلوی من رسید

عکس نوشته
کامنت
comment