-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز دلم عیش و طرب میکند هیچ ندانم چه سبب میکند؟
2 از می عشق تو مگر مست شد کین همه شادی و طرب میکند؟
3 تا سر زلف تو پریشان بدید شیفته شد ، شور و شغب می کند
4 تا دل من در سر زلف تو شد عیش همه در دل شب میکند
5 برد به بازی دل جمله جهان زلف تو بازی چه عجب میکند؟
6 طرهٔ طرار تو کرد آن چه کرد فتنه نگر باز که لب میکند
7 میبرد از من دل و گوید به طنز: باز فلانی چه طلب میکند؟
8 از لب لعلش چه عجب گر مرا آرزوی قند و طرب میکند
9 گر طلبد بوسه، عراقی مرنج، گرچه همه ترک ادب میکند