- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز ازین راه صدای جرسی میآید گویی از منزل معشوق کسی میآید
2 دم صبح از نفس باد صبا مُشکین شد همدمی میرسد و همنفسی میآید
3 چشم بد دور ز شاخ شجر وادی طور شعلهٔ نور به سروقت خسی میآید
4 طوطی از رشک چرا جان ندهد کز لب دوست شکر کام نصیب مگسی میآید
5 پایه عشق بلند است همین بس که ازو در دل امیدی و در سر هوسی میآید
6 یار گفت از سر اخلاص بر این در به زمین سرزنان جامی درمانده بسی میآید
7 گفتمش هست به فریاد ز دست دل خویش پا ز سر کرده به فریادرسی میآید