-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز به سرمه تاب ده چشم کرشمه زای را ذوق جنون دو چند کن شوق غزلسرای را
2 نقش دگر طراز ده آدم پخته تر بیار لعبت خاک ساختن می نسزد خدای را
3 قصهٔ دل نگفتنی است درد جگر نهفتنی است خلوتیان کجا برم لذت های های را
4 آه درونه تاب کو اشک جگر گداز کو شیشه به سنگ میزنم عقل گره گشای را
5 بزم به باغ و راغ کش زخمه بتار چنگ زن باده بخور غزل سرای بند گشا قبای را
6 صبح دمید و کاروان کرد نماز و رخت بست تو نشنیده ئی مگر زمزمهٔ درای را
7 ناز شهان نمی کشم زخم کرم نمی خورم در نگر ای هوس فریب همت این گدای را