- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بازآ که در فراق تو جانم صبور نیست بازآ که بی حضور تو دل را حضور نیست
2 چشمم کز آفتاب رخت نور می گرفت پر شد چنان ز خون که در او جای نور نیست
3 بیمار درد عشق تو نزدیک حالتی ست یکبار اگر بپرسی اش از کار دور نیست
4 ما را هوای کوی تو و شوق روی تست فکر نعیم و جنت و سودای حور نیست
5 آنکس که ذوق دردی درد نو بافته ست جویای جوی شیر و شراب طهور نیست
6 گر دیگران از دوست توانند صبر کرد باری کمال یکدم از ایشان صبور نیست