باز آشفته‌ام از خوی تو از محتشم کاشانی غزل 324

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

باز آشفته‌ام از خوی تو چندان که مپرس

1 باز آشفته‌ام از خوی تو چندان که مپرس تابها دارم از آن زلف پریشان که مپرس

2 از بتان حال دل گمشده می‌پرسیدم خنده‌ای کرد نهان آن گل خندان که مپرس

3 در تب عشق به جان کندن هجران شده‌ام ناامید آن قدر از پرسش جانان که مپرس

4 محتشم پرسد اگر حال من آن سرو بگو هست لب تشنه پابوس تو چندان که مپرس

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر