- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز چو مهر از فلک سر زد شاه از خواب ناز سر بر زد
2 دل پر از مهر و لب پر از خنده از عتاب گذشته شرمنده
3 پیش درویش همچو گل بشکفت رفت در خنده و همچو غنچه گفت
4 پس از این به که ما به هم باشیم هر دو شاه و گدا به هم باشیم
5 زان که شاه و گدا به هم گویند بی گدا نام شاه کم گویند
6 نام شاه و کدا بع عن گیرند بی گدا نام شاه کم گیرند
7 عزت سروران ز درویشیست فخر پیغمبران ز درویشیست
8 همه شاهان گدای درویشند در پناه دعای درویشند
9 شاه چون لطف کرد بیش از پیش میل درویش گشت بیش از بیش
10 چند روزی چو در میان بگذشت حال درویش زین و آن بکذشت