1 بعد ازین قسمت ولایاتست داند آن کس که در مقاماتست
2 لحظه و وقت،پس صفا و سرور سر و نفسست و غربت از خود دور
3 غرق و هیبت،تمکن و آنگاه بعد ازین بر حقایق آمد راه
1 عشق ما را هزار فن آموخت عشق ما را هزار حله بدوخت
2 عشق ما را هزار بار خرید بار دیگر هزار بار فروخت
1 عاشقم، خسته ام، خراب و یباب غرق دریای حیرتم، دریاب
2 توبه کردم ز عاشقی چندی توبه از توبه کردم، ای تواب
1 چون صبح سعادت ز جبین تو هویداست ما را بتو صد گونه تولا و تمناست
2 تو ساقی جانهایی و جانها بتو شادند در ده قدح باده، که هنگام تولاست