- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بعد از این جوهر ندیدم از صفا من نوشتم سر بی سر نامه را
2 سر بی سر نامه را کردم عیان این زمان جویم نخواهد شد روان
3 محو شد اجزای کل من ز هم فارغم از خوف و شادی و ز غم
4 گنج پنهانم درین جسم آمدم سرواعلانم درین اسم آمدم
5 من وجود خویش را فانی کنم در لقای حق به حق باقی کنم
6 من باسرار آورم این جسم را پس به گفتار آورم این رسم را
7 تا بداند عاشقان سوخته اسم اعظم گشت در دین دوخته
8 من برای جمله عالم آمدم لاجرم در نفس آدم آمدم
9 من برای راه عشاق آمدم لاجرم در عشق مشتاق آمدم
10 جسم خود را در ره حق باختم سر معنی را به جان بشناختم
11 اولین وآخرین من بودهام طاهرین و باطنین من بودهام
12 من خدایم من خدایم من خدا فارغم از کبر وکینه وز هوا
13 سر بی سرنامه را پیدا کنم عاشقان را در جهان شیدا کنم