1 پس ازان قسم اودیت می دان اولش هست منزل اجسان
2 علم و حکمت،بصیرت و آنگاه پس فراست،که جان بود آگاه
3 هست تعظیم، بعد ازان الهام پس سکینه است، ای بزرگ انام
4 پس طمانینه است و همت پاک برهاند ترا ز خطه خاک
1 دین هر کس بقدر صدق و صفاست دیدن عاشقان طریق فناست
2 چند پرسی: لباب عرفان چیست؟ آنچه با فهم تو نیاید راست
1 جاودان، هرکه ترا دید بعالم شادست عاشق روی تو از هر دو جهان آزادست
2 دل درین قاعده دهر نبندد عاشق زآنکه این قاعده سست آمد و بی بنیادست
1 شراب آتشین آمد ز دست ساقی جانها بنوش این جام آتش را، «توکلنا علی المولا»
2 شراب ارغوان درکش، مترس از آب و از آتش به رقص آ یک زمان خوش خوش، ببین در جودت صهبا