1 پس از پیری و ضعف و ناتوانی دریغا، باز می آمد جوانی
2 جوانی رفته از دست تو فایز نخواهم بی جوانی زندگانی
1 دل من همچو رستم در عتابست چو توران ملک سلم از او خرابست
2 رقیب گرسیوز و فایز سیاوش فرنگیس عشق و دل افراسیابست
1 پی گمگشته دل هر سو گرفتم سراغ دل از آن گیسو گرفتم
2 دل فایز مکان کرده در آن زلف بشد، من نیز راه او گرفتم
1 دلا خون شو مکن افشای رازش بکش گر کوه باشد بار نازش
2 مرنج از ناز دلبر فایز! خیز که بی موجب نباشد احترازش
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به