🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
سید حسن غزنوی

سید حسن غزنوی

سید حسن غزنوی
سید حسن غزنوی

آفتاب رای صاحب تخت از سید حسن غزنوی قصیده 17

قصیده 17 ام از 436 قصاید

آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26

1 آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد افسر پیروز بختش روی بر بالا نهاد

2 در دریای خداوندی ابو نصر احمد آنک موکب بخت ابد بر منکب جوزا نهاد

3 آن خداوندی که بر حق پایه اقبال او رأی عالی بر فراز گنبد اعلی نهاد

4 مشرق اقبال شد سیمای او گوئی که چرخ تابش خورشید دولت را از آن سیما نهاد

5 حاسدان کردند قصد دولت باقی او خلق چون باطل کند جائی که حق او را نهاد

6 مهتر کهتر نواز و سرور گردون محل کافی نیکو خصال و خواجه زیبا نهاد

7 روح قدسی علم جوئی را رهی بر وی گشاد عقل کلی را ز محرم زایراد وا نهاد؟

8 باد غماز از نهیب عدل او وقت سحر در چمن دزدیده رفت و گام ناپیدا نهاد

9 نیست آگاه از نسیم خلق او در باغ لطف آنکه دل بر نرگس شوخ و گل رعنا نهاد

10 شاه چون دیدش نکرد از دشمنش یاد و خرد گوش کی دارد بلا چون چشم بر الا نهاد

11 غره شد گیتی که دادی ندهمش لیکن نداد لاف زد گردون که گردن ننهمش اما نهاد

12 سوزیان ناید مگر از دست زر افشان او چرخ گوئی جمله را بر مخلب عنقا نهاد

13 سوزیان را گوشه ای از روز جاه خویش دید گوشه امروز را در توشه فردا نهاد

14 حکمتی بود اینکه چون در کار دنیا فرد گشت درد دین را چون امانت در دل دانا نهاد

15 فیض حق هر جا که مردی یافت رخت آنجا کشید شاه دین هر جا که بختی یافت تخت آنجا نهاد

16 بانگ رفقا بالقواریر آمد از گردون چو او پای همت بر سر این طارم مینا نهاد

17 دایره کردار عالم بر طریق اتفاق ملک را سر بر خط فرمان او عمدا نهاد

18 زخم شمشیرش کزو هرگز نزاد الا ظفر هم به صورت هم به معنی خصم را چون لا نهاد

19 دشمن سرکش چو دیدش نرم گردن شد بلی سیل تندی کم کند چون پای در دریا نهاد

20 ای سرافرازی که اندر کلک جادو طبع تو گنبد خضرا به حق سر بر ید بیضا نهاد

21 گرتو هستی از جهان ور نیستی شاید که چرخ بوی گل در خار و رنگ لاله در خارا نهاد

22 ابر نوروزی بر آمد وز سر تردامنی در دهان نرگس تر لؤلؤ لالا نهاد

23 بنده هم دری ولیک از بحر طبع پاک خویش کرد منظوم و به خدمت پیش مولانا نهاد

24 تا به باطل کس نیندیشد که آن حق ناشناس دل دو تا کرد و ثنا و شکر نه یکتا نهاد

25 تا نگویند اینکه حق سبحانه اندر بدن این امانت را که جان خوانند ناپیدا نهاد

26 دیر زی تا در پناه جاه تو ماند مصون این امانت ها که ایزد در نهاد ما نهاد

سید حسن غزنوی از شاعران بزرگ قرن 6 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
اثر آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد قصیده 17 ام از 436 قصاید در دیوان اشعار سید حسن غزنوی می باشد
شعر قالب : قصیده سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد

شاعر شعر آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد چه کسی است ؟

شاعر شعر آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد سید حسن غزنوی می باشد.

شعر آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد چیست ؟

قالب شعر آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد قصیده است

سبک شعر آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد چیست ؟

سبک شعر آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر آفتاب رای صاحب تخت بر جوزا نهاد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
سید حسن غزنوی

آفتاب رای صاحب تخت از سید حسن غزنوی قصیده 17

قصیده 17 ام از 436 قصاید
بنر