- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عذارت خط به بخت ما درآورد سیه بختی است ما را ما درآورد
2 عذرات بود بر حسن تو شاهد جمالت رفت و خطی دیگر آورد
3 چو زلفت پای در دامن کشیدست چرا خط سیاهت سر بر آورد
4 خیال لعل نوشینت، به شب دوش مرا صد پی شبیخون بر سر آورد
5 مرا از گلبن حسن تو ناگاه گلی بشکفت و خاری نو برآورد
6 گلت بر نسترن رسمی زد از مشک گل رویت عجب رسمی برآورد!
7 چه صنعت کرد خط عنبرینت؟ که خورشیدش سر اندر چنبر آورد
8 خنک باد صبا کامد ز زلفت نسیمی صد ره از جان خوشتر آورد
9 دماغ جان سلمان را سحرگاه به راه آورد و مشک و عنبر آورد