ادبوا النفس ایها الاصحاب از جامی هفت اورنگ 56

ادبوا النفس ایها الاصحاب

1 ادبوا النفس ایها الاصحاب طرق العشق کلها آداب

2 مایه دولت ابد ادبست پایه رفعت خرد ادبست

3 جز ادب نیست در دل ابدال جز ادب نیست دأب اهل کمال

4 چیست ادب داد بندگی دادن بر حدود خدای ایستادن

5 قول و فعل و شنیدن و دیدن به موازین شرع سنجیدن

6 با حق و خلق و شیخ و یار و رفیق ره سپردن به مقتضای طریق

7 حرکات جوارح و اعضا راست کردن به حکم دین هدی

8 خطرات خواطر و اوهام پاک کردن ز شوب نفس تمام

9 در ادای حدود بی تغییر از غلو دور بودن و تقصیر

10 نه به افراط هیچ افزودن نه ز تفریط هیچ فرسودن

11 دین و اسلام در ادب طلبیست کفر و طغیان ز شوم بی ادبیست

12 گوش کن قصه نصاری را که چو کردند قبله عیسی را

13 بس که در شأن او غلو کردند دین و ملت فدای او کردند

14 سر زد از سر جان شان ناگاه کالمسیح بن مریم ابن الله

15 . . . . . .

16 گفت در مدحت علی سخنان که نیاید جز از دروغ زنان

17 هست قدر علی ازان اعلی که رسد فهم . . . آنجا

18 خود علی را چه ننگ ازان افزون کش ستایش کنند مشتی دون

19 دون مگو بل ز دون بسی دونتر در کمی از کم از کم افزون تر

20 همه را از ردی به دوش ردی به حدیث نبی و نص نبی

عکس نوشته
کامنت
comment