به قول مدّعیان ترک از جهان ملک خاتون غزل 477

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

به قول مدّعیان ترک یار نتوان کرد

1 به قول مدّعیان ترک یار نتوان کرد به ترک ساعد و دست نگار نتوان کرد

2 بیا بیا که برآریم یک نفس با هم که اعتماد بدین روزگار نتوان کرد

3 درون سینه مجروح ما ز غم زارست که پیش خلق جهان آشکار نتوان کرد

4 میان دیده روانست اشک چندانی به هجر تو که بگویم گذار نتوان کرد

5 منی که به گل وصلت مدام می بودم یقین بدان که قناعت به خار نتوان کرد

6 تراست عاشق شوریده در جهان بسیار به غایتی که قیاس و شمار نتوان کرد

7 ز روی خویش مفرمای بیش از این صبرم چرا که بر سر آتش قرار نتوان کرد

عکس نوشته
کامنت
comment