1 به علم کوش هلالی که عاقبت چو هلال بلند مرتبه گردی، فلک مقام شوی
2 نهفته از نظر خلق باش ماه به ماه گرت هواست که منظور خاص و عام شوی
3 خمیده قامت و زار و نزار شو، یعنی چو ماه نو، کم خود گیر، تا تمام شوی
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گه گهم خوانی و گویی که: چه حالست ترا؟ حال من حال سگان، این چه سؤالست ترا؟
2 می کنم یاد تو و میروم از حال بحال من باین حال و نپرسی که: چه حالست ترا؟
1 یار اگر مرهم داغ دل محزون نشود با چنین داغ دلم خون نشود چون نشود؟
2 جز دل سخت تو خون شد همه دلها ز غمم دل مگر سنگ بود کز غم من خون نشود
1 آن کمر بستن و خنجر زدنش را نگرید طرف دامن بمیان بر زدنش را نگرید
2 خلعت حسن و کمر ترکش نازش بینید عقد دستار بسر بر زدنش را نگرید
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به