1 ابومسیلمه گر دعوی نبوت کرد جز این چه سود که خوانند خلق کذابش
2 گرفتم آنکه به شب کرمکی همی تابد چه حدٌ آنکه برابر کنی به مهتابش
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ترک من آفت چینست و بلای ختن است فتنهٔ پیر و جوان حادثهٔ مرد و زن است
2 در بهر زلفش یک کابل وجدست و سماع در بهر چشمش یک بابل سحرست و فن است
1 اگر نظام امور جهان به دست قضاست چرا به هرچهکند امر شهریار رضاست
2 شهیکه قامت یکتای دهرگشته دوتا به پیشگوهر او کز مثال بیهمتاست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به