1 انجمن شد ز یار آبادان هست باغ از بهار آبادان
2 شهر از جلوه اش خراب، ولی کوچه ی انتظار آبادان
3 کرد سیرم ز نعمت دیدار خانه ی روزگار آبادان
4 از نسیمم زیان رسد، که شده ست خانه ام از غبار آبادان
5 ملک دلها خراب گشت سلیم تا شد این نه حصار آبادان
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 سینه ریشانیم و دارد آن دهن درمان ما ای نمکدان لب لعل تو مرهم دان ما
2 دامن ما ز انتظار لخت دل چون لاله سوخت خار راه گریه باشد تا به کی مژگان ما
1 ما را سپرده است به ساقی حبیب ما نیکو خلیفه ای ست که دارد ادیب ما
2 مخمور شوق را می وصل است سازگار ما خسته ایم و ساقی کوثر طبیب ما
1 سرو چون سایه ز پی آمده رفتار ترا نرگس زن شده گل، گوشه ی دستار ترا
2 پای مجنون تو در سلسله کی بند شود طوق و زنجیر رکاب است طلبکار ترا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **