شیخ بهایی

شیخ بهایی

شیخ بهایی
شیخ بهایی

عهد جوانی گذشت، در غم بود و از شیخ بهایی غزل 10

غزل 10 ام از 285 غزلیات

عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود

1 عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود نوبت پیری رسید، صد غم دیگر فزود

2 کارکنان سپهر، بر سر دعوی شدند آنچه بدادند دیر، باز گرفتند زود

3 حاصل ما از جهان نیست به جز درد و غم هیچ ندانم چراست این همه رشک حسود

4 نیست عجب گر شدیم شهره به زرق و ریا پردهٔ تزویر ما، سد سکندر نبود

5 نام جنون را به خود داد بهائی قرار نیست به جز راه عشق، زیر سپهر کبود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود

شاعر شعر عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود چه کسی است ؟

شاعر شعر عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود شیخ بهایی می باشد.

شعر عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود چیست ؟

قالب شعر عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود غزل است

مضمون اصلی شعر عهد جوانی گذشت، در غم بود و نبود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین است.
بنر