فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

کو جوانی که ز سودای غمت از فروغی بسطامی غزل 205

غزل 205 ام از 549 غزلیات

کو جوانی که ز سودای غمت پیر نشد

1 کو جوانی که ز سودای غمت پیر نشد کو وجودی که ز جان در طلبت سیر نشد

2 مالکی نیست که در عهد تو مملوک نگشت کشوری نیست که در دست تو تسخیر نشد

3 خاطری شاد از آن کوی شکرخند نشد گرهی باز از آن جعد گره گیر نشد

4 حلق ما لایق آن حلقهٔ فتراک نگشت خون ما قابل آن قبضهٔ شمشیر نشد

5 بخت برگشتهٔ من بین که ز مژگان کجش هدف سینه‌ام آماجگه تیر نشد

6 تا کنون صورتی از پرده نیامد بیرون که ز معنی رخش صورت تصویر نشد

7 تا ز مجموعهٔ زلف تو پریشان نشدم مو به مو خواب پریشانم تعبیر نشد

8 هیچ دیوانه ز سر حلقهٔ عشاق نخاست کز خم سلسله‌ات بستهٔ زنجیر نشد

9 من از آن روز که بیچارهٔ عشق تو شدم چارهٔ کار من از نالهٔ شب گیر نشد

10 اثر از نالهٔ شب گیر مجو در ره عشق که ز صدناله یکی صاحب تاثیر نشد

11 سالک آن نیست که صد گونه ملامت نکشد عارف آن نیست که صد مرتبه تکفیر نشد

12 در همه عالم ایجاد فروغی کس نیست که دلش رنجه ز سر پنجهٔ تقدیر نشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کو جوانی که ز سودای غمت پیر نشد

شاعر شعر کو جوانی که ز سودای غمت پیر نشد چه کسی است ؟

شاعر شعر کو جوانی که ز سودای غمت پیر نشد فروغی بسطامی می باشد.

شعر کو جوانی که ز سودای غمت پیر نشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر کو جوانی که ز سودای غمت پیر نشد چیست ؟

قالب شعر کو جوانی که ز سودای غمت پیر نشد غزل است

مضمون اصلی شعر کو جوانی که ز سودای غمت پیر نشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین است.
بنر