- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عالمی در شادی و ما را غم است این غم ما از برای عالم است
2 چشم غیرت بین ما را نور نیست هر کجا سوریست آنجا ماتم است
3 روزگارم زخمها بسیار زد زخم تو آن زخمها را مرهم است
4 جان سلیمان است و دل خاتم در آن نقش روی دوست اسم اعظم است
5 اشک چشم عاشقان در روی دوست این چو خورشید است و آن چون شبنم است
6 کار ما را با گشایش کار نیست عقده های زلف او خم در خم است
7 طالب راحت بزحمت گو بساز گنج و رنج و شادی و غم با هم است
8 غم نمیخواهی، مجو شادی نشاط هر که او شادی نخواهد بی غم است