جامی

جامی

جامی
جامی

جهانی تازه شد از فیض تو ای ابر نوروزی از جامی غزل 458

غزل 458 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

جهانی تازه شد از فیض تو ای ابر نوروزی

1 جهانی تازه شد از فیض تو ای ابر نوروزی من لب تشنه را تا چند بهر قطره ای سوزی

2 سیه شد روز من زین غم که گیرم زلف شبرنگت نمی دانم که این دولت کیم خواهد شدن روزی

3 ز تاب خشم رخ افروختی و آتش زدی در من معاذالله اگر بار دگر این آتش افروزی

4 ز چشمت دلبری آموختی دل از همه بردی چه باشد کز لب جانبخش خود دلداری آموزی

5 سلیمانی به ملک نیکویی خاتم لب لعلت مبادا دیو را بر خاتم لعل تو فیروزی

6 مشو آهوی دام هر کس آن به کاندرین صحرا کمند همت اندازی و صید عزت اندوزی

7 ز چاک جیب جان جامی کنی گم نقد عمر آخر برآن چاک ار نه از دامان وصلش وصله ای دوزی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جهانی تازه شد از فیض تو ای ابر نوروزی

شاعر شعر جهانی تازه شد از فیض تو ای ابر نوروزی چه کسی است ؟

شاعر شعر جهانی تازه شد از فیض تو ای ابر نوروزی جامی می باشد.

شعر جهانی تازه شد از فیض تو ای ابر نوروزی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر جهانی تازه شد از فیض تو ای ابر نوروزی چیست ؟

قالب شعر جهانی تازه شد از فیض تو ای ابر نوروزی غزل است

مضمون اصلی شعر جهانی تازه شد از فیض تو ای ابر نوروزی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.