نمودی جلوه ای شیرین شمایل از حزین لاهیجی غزل 808

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

نمودی جلوه ای شیرین شمایل در خیال من

1 نمودی جلوه ای شیرین شمایل در خیال من حنای پای گلگونت شود، خون حلال من

2 گرانی می کشد از تار کاکل، سرو ناز تو نداری طاقت بار دلی، نازک نهال من

3 به این ضعفی که نتوانم نمودن راست، قامت را کشیدی بر سرم تیغ جفا، ابرو هلال من

4 زتیغت بسمل من زخم دیگر آرزو دارد هلاک خویت ای بیدادگر، رحمی به حال من

5 تنم دل شد، دل من جان، بنازم همّتت ساقی به یک پیمانهٔ می، جام جم کردی سفال من

6 نمی یابد به جنت عاشق از قید غم آزادی نمی گردد زگلشن شاد، مرغ بسته بال من

7 حزین چون غنچه برلب می زنم مهرخموشی را مبادا در دلش رحم آورد عرض ملال من

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر