زهی از بادهٔ شوق تو ساغر از جویای تبریزی غزل 24

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

زهی از بادهٔ شوق تو ساغر کاسهٔ سرها

1 زهی از بادهٔ شوق تو ساغر کاسهٔ سرها نهان در هر دل از شور تمنای تو محشرها

2 به باغ از جلوهٔ رنگین فروزی آتش رشکی که دود از گل گل طاووس برخیزد چو مجمرها

3 به بحر خون، تپیدن‌های دل‌ها کی عبث باشد؟ به جایی می رسد آخر تلاش این شناورها

4 زشرح زخمهای سینه کردم نامه ای انشا که باشد چاک چاک از درد او بال کبوترها

5 تماشا دارد امشب سینهٔ سوراخ سوراخم به دم آورده است از داغ‌ها فوج سمندرها

6 گدای نعمت دردم به راه جست و جو جویا ببندم بر میان دل را، چو کشکول قلندرها

عکس نوشته
کامنت
comment