یگانه‌ای در دل می‌زند از محتشم کاشانی غزل 52

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

یگانه‌ای در دل می‌زند به دست ارادت

1 یگانه‌ای در دل می‌زند به دست ارادت که جای موکب حسنش ز طرف ماست زیادت

2 اگر کشاکش زور قضا بود ز دو جانب میانهٔ من و او نگسلد کمند ارادت

3 در این ولایت پرشور و فتد خانهٔ کنعان چه‌ها که مادر ایام کرد در دو ولایت

4 شکسته رنگی رنج خمار هجر زحد شد ز گوشه‌ای بدرآ سرخوش ای سهیل سعادت

5 فتاده حوصلهٔ مرغ روح تنگ خدا را بده به خسته پیکان خود نوید عیادت

6 به معبدیست رخ محتشم که می‌کند آنجا نیاز یک شبه کار هزار ساله عبادت

عکس نوشته
کامنت
comment