حیف از اسماعیل از مشتاق اصفهانی دیوان اشعار 43

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

حیف از اسماعیل آن روشن دل صافی ضمیر

1 حیف از اسماعیل آن روشن دل صافی ضمیر کامد او را سنگ بر مینای هستی ناگهان

2 با دلی چون شیشه ساعت پر از گرد ملال بست بازرگانی عاقبت زین خاکدان

3 مرهم لطفی ندید از گیتی و با خویش برد لاله‌سان داغی که بردش بر جگر زین گلستان

4 بود از این گلزار فانی تنگدل ناگه رسید بر دماغ او شمیمی از بهشت جاودان

5 طایر روحش بهم زد بالی و پرواز کرد رو بسوی گلشن فردوس از این تنگ آشیان

6 از دم سرد نسیم مرگ چون پاشیده شد دفتر عمرش ز یکدیگر چو اوراق خزان

7 کلک مشتاق از پی تاریخ فوت او نوشت باد الهی جای اسمعیل گلگشت چنان

عکس نوشته
کامنت
comment