1 ای عکس خیالت آفتاب چشمم زین بیش مبر چو آب خواب چشمم
2 زین پیش ببردند چو آب چشمم؟ بر خاک نیفتد آخر آب چشمم
1 ای یافته از چهره تو حسن کمالی داده است جمالیت خدا و چه جمالی
2 از دیده من عشق تو انگیخته نیلی وز قامت من هجر تو پرداخته فالی
1 من به راه مکه آن دیدم ز فخر روزگار کز پیمبر دید در راه مدینه یار غار
2 هم یکی از معجزات ظاهر پیغمبر است این کرامتهای گوناگون فخر روزگار
1 ای دلت بی خبر از مملکت عالم جهان چیست چندین هوس از بهر سپنجی زندان
2 پای در گل شده چون سرو چه باشی آزاد با دل سوخته چون لاله چه باشی خندان