جامی

جامی

جامی
جامی

عارفی از ظلمت شب نور یاب از جامی هفت اورنگ 41

هفت اورنگ 41 ام از 3391 تحفة‌الاحرار

عارفی از ظلمت شب نور یاب

1 عارفی از ظلمت شب نور یاب دیده فرو بست به کلی ز خواب

2 شب که ز خورشید نظر دوختی شمع نظر تا سحر افروختی

3 هر مژه از دیده خونابه ده بود به ابروش همانا گره

4 روزی ازو کرد فضولی سؤال کای نزده راه تو خواب و خیال

5 چون دل بیدار تو از خواب رست دیده چرا بایدت از خواب بست

6 رنج نخفتن چو گران داردت یکدمه راحت چه زیان داردت

7 گفت نشاید که خدای جهان هر شبی آید ز نخست آسمان

8 بانگ زند کز صف دوران راه کیست که آید به درم عذرخواه

9 تا کرم خویش سفیرش کنم رحمت خود عذر پذیرش کنم

10 من به چنین حال نهم سر به خواب گوش بخوابانم ازین خوش خطاب

11 او نظر لطف به من کرده باز دیده اقبال من از وی فراز

12 هر که کند دعوی سودای او خواب کنان از رخ زیبای او

13 دعویش از صدق بود بی فروغ چون نفس صبح نخستین دروغ

14 جامی اگر دیده تو روشن است در دلت از روضه جان روزن است

15 سخت قدم باش درین ره نه سست چشم بر آن دار که چشمش به توست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عارفی از ظلمت شب نور یاب

شاعر شعر عارفی از ظلمت شب نور یاب چه کسی است ؟

شاعر شعر عارفی از ظلمت شب نور یاب جامی می باشد.

شعر عارفی از ظلمت شب نور یاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر عارفی از ظلمت شب نور یاب چیست ؟

قالب شعر عارفی از ظلمت شب نور یاب هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر عارفی از ظلمت شب نور یاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.