- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای وزیری که به دهر آنچه بود دلخواهت همه از فضل خداوند میسر گردد
2 گر چکد نقطهای از کلک تو در بحر محیط چون سخنهای تو موجش همه گوهر گردد
3 پشه در سایهٔ اقبال تو سیمرغ شود باز از هیبت قهر تو کبوتر گردد
4 قطره از تربیتت لؤلؤ رخشنده شود ذرّه از مهر تو خورشید منوّر گردد
5 گر به بال پشهای صورت حزم توکشند بال او سختتر از سدّ سکندر گردد
6 میر ملک جم از آنجا که تو را دارد دوست زیبد ار قدر تو با عرش برابرگردد
7 چند محروم ز لطف تو شود قاآنی دل چون آینهاش از چه مکدرگردد
8 در علاج غمش امروز بکن تدبیری کانچه تدبیر نمایی تو مقدر گردد
9 حالی او تشنهٔ آبست و تویی رود روان از لب رود روان تشنه چسان برگردد
10 گرچه صد ره چو قلم تو بریش بند از بند همچنان در ره اخلاص تو با سر گردد