نشستی دور ازین مشتاق مهجور از جامی غزل 251

جامی

جامی

جامی

نشستی دور ازین مشتاق مهجور

1 نشستی دور ازین مشتاق مهجور که نتوان ماه را دیدن جز از دور

2 سلیمانی تو و لعل تو خاتم خطت برگرد خاتم عنبرین مور

3 فروزان زآتش تو داغ بر داغ بود بر سینه ام نورا علی نور

4 به کنج خلوتم منما ره ای شیخ مکن غمدیده ای را زنده در گور

5 گذشتم بر درت نادیده دیدار بهشتی دیدم اما خالی از حور

6 بود در وصف خوبان شعر جامی به امر عشق و المأمور معذور

7 بود یک بیت معمور آسمان را زمین از شعر او پر بیت معمور

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر