عاشقی میرفت سوی از عطار نیشابوری مصیبت نامه 7

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عاشقی میرفت سوی حج مگر

1 عاشقی میرفت سوی حج مگر شد بر معشوق بر عزم سفر

2 گفت اینک در سفر افتادهام هرچه فرمائی بجان استادهام

3 در زمان معشوق آن مرد نژند نیم خشتی سخت در عاشق فکند

4 همچو دُرّیش از زمین برداشت مرد بوسه بر داد و درو سوراخ کرد

5 پس بگردن درفکند آن را بناز مینکرد از خویشتن یک لحظه باز

6 هرکه زو پرسید کاین چیست ای عزیز گفت ازین بیشم چه خواهد بود نیز

7 در همه عالم بدین گیرم قرار کاینم از معشوق آمد یادگار

8 هرکرا بوئی رسد از سوی او هر دو عالم چیست خاک کوی او

9 گر ازو راهی بود سوی تو باز تو ازین دولت توانی کرد ناز

10 گرترا آن راه گردد آشکار هرچه توگوئی بود از عین کار

عکس نوشته
کامنت
comment