جامی

جامی

جامی
جامی

عاشقی در گوشه ای بنشسته بود از جامی هفت اورنگ 39

هفت اورنگ 39 ام از 3391 سلامان و ابسال

عاشقی در گوشه ای بنشسته بود

1 عاشقی در گوشه ای بنشسته بود گفت و گو با خویش در پیوسته بود

2 هر دم از نو داستانی ساختی ناشنیده قصه ای پرداختی

3 گه ز مه گفتی گهی از آفتاب گاهی از برگ گل سنبل نقاب

4 گه ز قد سرو کردی نکته راست گاه ازان خس کش ز خاک پای خاست

5 غافلی از دور آن را می شنید خاطرش زان هرزه گویی می رمید

6 گفت با وی کای به عشقت رفته نام عاشق از معشوق خود راند کلام

7 عاشق و نام کسان گفتن که چه گوهر وصف خسان سفتن که چه

8 گفت کای دور از نشان عاشقان فهم نتوانی زبان عاشقان

9 ز آفتاب و مه غرض یار من است سر این بر نکته دانان روشن است

10 گل که گفتم لطف رویش خواستم ذکر سنبل رفت و مویش خواستم

11 سرو چه بود قامت رعنای او من خسم رسته ز خاک پای او

12 گر تو واقف از زبان من شوی جز حدیث عشقش از من نشنوی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عاشقی در گوشه ای بنشسته بود

شاعر شعر عاشقی در گوشه ای بنشسته بود چه کسی است ؟

شاعر شعر عاشقی در گوشه ای بنشسته بود جامی می باشد.

شعر عاشقی در گوشه ای بنشسته بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر عاشقی در گوشه ای بنشسته بود چیست ؟

قالب شعر عاشقی در گوشه ای بنشسته بود هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر عاشقی در گوشه ای بنشسته بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.